فاطمه حسن‌پوردَکان

فرهنگی_سیاسی

فاطمه حسن‌پوردَکان

فرهنگی_سیاسی

مشخصات بلاگ
فاطمه حسن‌پوردَکان

بسم الله الرحمن الرحیم



معرفی کتاب: نگاهی به زندگی و مبارزات شهید دکتر مصطفی_چمران

اثر: امیر_صادقی


✔️کتابی است، شامل خلاصه‌ای از مجموعه خاطرات شهید چمران از تواد تا شهادت ایشان.

✔️مناسب برای آشنایی سریع با سبک زندگی فوق‌العاده‌ی دکتر چمران.


مردی وسیع‌تر از دریاها،

مردی باارزش‌تر از الماس‌ها،

مردی پر از عشق و صفا،

مردی سرشار از هوش و استعداد،

مردی از جنس خدا....


چمران نابغه‌ی ایرانی است که با داشتن استعداد فراوان و تحصیلات عالی از زندگی راحت و آرام در آمریکا دست می‌کشد و بدون هیچ چشم داشتی، با رها کردن دنیا به کمک مظلومان جهان می‌رود. آری! چمران به واسطه‌ی قلب وسیعش، مطعلق به کل مظلومان دنیا بود، که خودش را وقف خدمت به انسان‌ها کرده بود و درنهایت به آرزوی دیرینه‌اش یعنی مفید بودن و سپس شهادت، در جنگ‌های ایران و عراق رسید.


بیانات رهبر عزیزمون درمورد ویژگی‌های شهید چمران در تربیت جوانان: اولاً این شهید یک دانشمند بود؛ یک فرد برجسته و بسیار خوش استعداد بود. خود ایشان براى من تعریف می‌کرد که در آن دانشگاهى که در کشور ایالات متحده‌ى آمریکا مشغول درس‌هاى سطوح عالى بوده - آنطور که به ذهنم هست ایشان یکى از دو نفرِ برترینِ آن دانشگاه و آن بخش و آن رشته محسوب می‌شده - تعریف می‌کرد برخورد اساتید را با خودش و پیشرفتش در کارهاى علمى را. یک دانشمند تمام عیار بود. آن وقت سطح ایمان عاشقانه‌ى این دانشمند آن‌چنان بود که نام و نان و مقام و عنوان و آینده ى دنیائىِ به ظاهر عاقلانه را رها کرد و رفت در کنار جناب امام موسى صدر در لبنان و مشغول فعالیت‌هاى جهادى شد؛ آن هم در برهه اى که لبنان یکى از تلخ‌‌ترین و خطرناک‌ترین دوران‌هاى حیات خودش را می‌گذرانید. ما اینجا در سال 57 می‌شنیدیم خبرهاى لبنان را. خیابان‌هاى بیروت سنگربندى شده بود، تحریک صهیونیست‌ها بود، یک عده هم از داخل لبنان کمک می‌کردند، یک وضعیت عجیب و گریه‌آورى در آنجا حاکم بود، و صحنه هم بسیار شلوغ و مخلوط بود.


انتشارات: میراث_اهل_قلم

قیمت: ۳۰۰۰

تعداد صفحه: ۹۶

منتشر شده در شبکه اجتماعی سروش کانال کتابخوانی:

📚 @ketab_khani

بخش‌های منتخب کتاب:



هفته‌ای یک‌بار با بچه‌های مدرسه می‌رفتند زباله‌های منطقه را جمع می‌کردند؛ دکتر می‌گفت: هم شهر را تمیز می‌کنیم، هم غرور بی‌جای بچه‌ها می‌ریزد.

صفحه۳۱

🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸


خدایا! تو را شکر می‌کنم که با فقر آشنایم کردی تا رنج گرسنگان را بفهمم و فشار درونی نیازمندان را درک کنم. خدایا! تو را شکر می‌کنم که مرا با درد آشنا کردی تا درد دردمندان را لمس کنم!

صفحه ۳۶

📚📚📚📚📚📚📚📚📚📚


  • فاطمه حسنپور

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی