فاطمه حسن‌پوردَکان

فرهنگی_سیاسی

فاطمه حسن‌پوردَکان

فرهنگی_سیاسی

مشخصات بلاگ
فاطمه حسن‌پوردَکان

بسم الله الذی لا اله الا هو

 

 

📚 معرفی کتاب: روی ماه خداوند را ببوس 😘
🖊 نویسنده: مصطفی مستور

 

🔷 آیا خداوندی وجود دارد؟
🔹سوال پیچیده‌ای است که، ذهن شما را در این کتاب، درگیر خود می‌کند...

 

 

🔶 داستان درمورد مردی به نام  «یونس» است. یونس درحال نوشتن پایان‌نامه‌ای است که موضوع‌اش، بررسی علت‌های اجتماعی خودکشی دکتر پارسا است.👨‍🔬دکتر پارسا، استاد نخبه‌ای است که به‌صورت ناگهانی و بدون این‌که کسی علت‌اش را بداند، خود را از ساختمانی به پایین می‌اندازد. حالا یونس باید مثل کارآگاه‌ها،🕵 دنبال سرنخ‌های مرگ دکتر پارسا بگردد و علت‌های اجتماعی آن را از این ماجرا برای پایان‌‌نامه‌اش بیرون بکشد.
🔸 از طرفی یونس (یعنی کسی که فلسفه خوانده تا بتواند از دین فلسفی دفاع کند) به نوعی پوچی ناگهانی در زندگی‌اش رسیده! و در سرتاسر داستان همواره از خود سوالی می‌پرسد. آیا خدایی هست؟ و ذهن مخاطب کتاب را مدام قلقلک می‌دهد که آیا خدایی هست؟
🔸گفته‌اند که در ذات الهی تفکر نکنید و اندیشه بشر به ذات الهی راه ندارد، در روایات آمده است که: لا تفکروا فی ذات الله بل تفکروا فی آلاء الله. این حرف درست است، اما حالا آمدیم و یک نفر مثل یونس خواست در ذات الهی تفکر کند! تکلیفش چیست؟
🔸این روایت درست است و بدین معنا نیست که ذات الهی شناختنی نیست. اگر دقت کنید گفته‌اند که با عقل نمی‌شود ذات الهی را شناخت، زیرا ابزار عقل قلمرو خاصی دارد و تنها در محدوده صفات و تعینات می‌تواند جولان بدهد و شناخت ذات نیز ابزار خاص خود را طلب می‌کند. عرفا ابزار شناخت ذات الهی را قلب و شهود می‌دانند و معقدند که معرفت ذات خداوند در قلمرو دل، و توسط شهود است؛ نه عقل و ابزار استدلال فلسفی.
🔸وجود دکتر پارسا و خودکشی او هم در این ماجرا برای این است که مخاطب بهتر این موضوع را درک کند که بعضی مسائل هستند که وجود و ابعاد آن‌ها را نمی‌شود از طریق عقل و علم درک کرد.
🔸حال اگر هدف از نگارش کتاب را فهماندن این قضیه به مخاطب بدانیم پایان کتاب قابل درک خواهد بود.

 

🔷 شخصیت‌های دیگر داستان:
👫 سایه: نامزد یونس است که بخاطر ایمان محکم یونس عاشق‌اش شده! با این وجود چه صحنه‌ی تلخی است، وقتی که سایه بفهمد، یونس در وجود خدا شک کرده.
👤علیرضا یا دانای کل داستان: با اینکه علیرضا را نویسنده بخاطر پاسخ‌گویی به سوالات شخصیت اصلی داستانش خلق کرده است اما در اکثر موارد این دانای کل از جواب دادن طفره می‌رود و این باعث می‌شود نه تنها مخاطب کتاب به جواب بعضی از سوال‌ها نرسد، بلکه بعد از خواندن کتاب شک و شبهه‌هایی جدید هم به سراغش بیآید! از این رو میزان اطلاعات قبلی خواننده‌ی کتاب مهم است و خیلی برای نوجوانان مناسب نیست.
👨مهرداد: دوست سیگار به دست یونس! که بخاطر عشق به زنی آمریکایی به نام «جولیا» از ایران می‌رود. او که از هر قید و بندی آزاد است، در آخر داستان با علیرضا به #مشهد می‌رود تا شفای جولیا که تفکری نهیلیسم دارد، را بخاطر بیماری لاعلاج‌اش، از امام رضا (ع) بخواهد.
🚶راننده تاکسی: یک شخصیت فرعی اما مهم است که دو دقیقه وقت مبارک شما را در داستان می‌گیرد. او کسی است که به مخاطب می‌فهماند خوبی کردن به خلق خدا (چه یک زن بدکاره باشد و چه یک سوسک) پرده‌ها را از جلوی چشم انسان دور می‌کند و باعث می‌شود تا انسان به خدا نزدیک‌تر شود.
🌹منصور: دوست جانباز علیرضا است که به علت دیدن صحنه‌هایی از جنگ در تلویزیون دچار مرگ ناگهانی می‌شود.
🤖و همچنین این داستان شخصیت‌هایی که مشکل اعصاب و روان دارند، زیاد داشت، که خودتان باید بخوانید.
🔹در این کتاب، نویسنده شما را با انوع مرگ و انواع ایمان به خدا روبه‌رو می‌کند. علیرضا در جایی از کتاب می‌گوید خدای هر کس به اندازه‌ی ایمان او است. و با ارائه‌ی چند مثال از پیامبران می‌گوید، ایمان امام_علی (ع) از همه کامل‌تر است پس خدای او از همه بزرگ‌تر است. و هرکس که ایمان نداشته باشد پس خدایی هم ندارد. (این نظر نویسنده است. ممکن است هرکس نظر دیگه‌ای داشته باشد.🤔)

 

💎گروه سنی مناسب برای مطالعه‌ی این کتاب: جوانان.
📤 نشر : مرکز 
💰قیمت نسخه چاپی کتاب: ١٩۵٠٠تومان
📖 تعداد صفحه: ١١۴

منتشر شده در شبکه اجتماعی سروش کانال کتابخوانی:

📚 @ketab_khani

  • فاطمه حسنپور

نظرات  (۱)

با اینکه کتاب خیلی  پرطرفداریه ولی من خیلی خوشم نیومد.

اصلا آخرش خیلی مبهم تموم میشه.انگار که کتاب جلد دو و سه هم داره...

پاسخ:
بله درسته.. با این وجود خیلی منو به فکر برد. 

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی