بسم الله الرحمن الرحیم
بلاخره هری پاتر بخوانیم یا نخوانیم؟!
من که میگویم بخوانید. اما درست بخوانید!
هری پاتر را بخوانید نه به عنوان یک "هریپاترباز" ! ("هریپاترباز" به کسی گفته میشود که بعد از خواندن مجموعهی هریپاتر، جوگیر شده و زندگی خود را با عشق به هری و نمادهایش میگذراند.)
هری پاتر را بخوانید برای بهرهمند شدن از یک اثر ادبیِ تاثیرگذار در سطح جهانی و لذت بردن از قلمِ زیبای خانم رولینگ، که با مهارتش در نویسندگی، خواننده را از کوچک تا بزرگ به قعر داستان میکشاند.
بخوانید و لذت ببرید؛ اما مراقب باشید، غرق نشوید!
بدون درنظر گرفتن انتقادات محتواییِ وارد بر این مجموعه، و با قضاوت از روی انصاف، هری_پاتر یکی از پدیدههای درخشان در قرن اخیر است که با گذشت سالها از اولین قسمتِ آن، محبوبیت خود را از دست نداده؛ بلکه هنوز هم طرفداران نوجوان، جوان و حتی بزرگسالِ جدیدی را به خود جذب میکند. تا جایی که به عنوان پرطرفدارترین مجموعه، اسم طرفدارانش در کتاب گینس ثبت شده است.
ابتدا میخواهم نیمهی پر لیوان را برایتان بگویم؛ راستش را بخواهید بنده کتابخوانی را در کودکی، از مجموعهی هری_پاتر آغاز کردم واین امر باعث شد تا عاشق کتاب خواندن شوم. بعدها با جستجو در اینترنت متوجه شدم خیلیها مثل من بودن! در حقیقت هری_پاتر و دنیای ساخته شده توسط خانم رولینگ، خیلیها را با کتاب و لذت کتابخوانی آشتی داد.
این قضیهای را که گفتم بزرگترین تاثیرش در زندگی خودم بود اما هری، برای خوانندهایش نکات مثبت دیگری را هم به همراه دارد. از جمله میتوان به دوستی، و تاثیر آن در زندگی، معرفت، جایگاه خانواده، تشخیص خوب و بد، فداکاری، اهمیت مطالعه، شجاعت و... اشاره کرد.
از اینکه این کتاب بر اساسِ فرهنگِ نویسندهی غربیاش نوشته شده، شکی در آن نیست؛ ولی نکات و تاثیرات مثبت موجود در آن را نیز نمیتوان نادیده گرفت.
و اما راز موفقیت جی-کی-رولینگ نویسندهی مشهور این مجموعه، چیست؟
و خواندن مجموعهی هری پاتر تا چه اندازه مضر است؟
هری یک پسر کاملاً معمولی است که بعد از فراگیری جادو به محبوبترین پسر در دنیای جادوگری تبدیل میشود. او با گفتن وِرد و تکاندادن چوب دستیِ خود، میتواند کارهای شگفتانگیزی انجامدهد که زندگی را بسیار هیجانانگیز میکند؛ به گونهای که با حذف محدودیتهای بشری، انسان را از نقشِ مخلوق بودن، به خالق تبدیل میکند. "وَإِذا قَضى أَمْراً فَإِنَّما یَقُولُ لَهُ کُنْ فَیَکُونُ" میشود برای خودش!!!
در این مجموعه، هری نقش منجیای را بازی میکند که با جادوگری، شجاعت و به کمک دوستانِ وفادارِ خود، جهان را از شرِّ بدی و تاریکی خلاص میکند.
جهانِ هری_پاتر به دو قسمت تقسیم شده است:
1-دنیای مشنگ ها یا مردم معمولی.
2-دنیای جادوگران.
در این جهان خدایی وجود ندارد، و دنیای مردم معمولی به دست جادوگران قابل کنترل است. مثلاً وجود پدیدهها، وابسته میشوند به علتهای جادویی؛ خالی از هر نوع فلسفه و علت_معلولی (علت یک پدیده یا وِرد و چوبدستیِ یک جادوگر مطرح میشود؛ یا برای اتفاقی است که قرار است در آیندهای نزدیک رخ دهد(پیشگویی) و یا..).
این پدیده شاید بخاطر خلاء وجود خدا در افکار آتئیستی غرب شکلگرفته و چون برای پدیدهها علت هیجانانگیز و بی دردسری مطرح میکند، این همه طرفدار پیدا کرده است و رولینگ، خوب میدانسته چطور با جذابترین مسائل، این خلاءِ مهم را با پوشال پر کند، و ذهنها را از خدای واحد دور سازد!
جالب است بدانید، بعد از انتشار و موفقیت چشمگیرِ کتاب و فیلمهای هری_پاتر، نهادهای فرهنگی، خانوادگی و مذهبی در غرب، به مخالفت با محتوای این مجموعه پرداختند.
نقدی خواندم در رابطه با اینکه، آیا همهی موجودات، نمادها، وِردها و ماجراها و... در مجموعهی هری_پاتر تماماً ساختهی ذهنِ خلاقِ نویسنده است یا خیر؟ در این نقد با پژوهشهای تاریخی در بریتانیا و کشورهای آسیایی، ثابت کرده بودند که اکثر این موارد را خانم رولینگ، از تاریخِ جادو و جادوگری در زمانهای قدیم و استفاده از افسانههای ملل مختلف، برداشت کرده است. نویسنده دنبالهروی کارهای بیثمر جادوگرانِ قدیم، اما اینبار با سلاحِ قدرتمندِ رسانه است. گروهی از این موارد نیز، (همچون پوشش ولدمورت در قسمت اول) ناشی از شیطنتهای ضد اسلامیِ نویسنده مطرح شده است. اما این گریزِ خانم رولینگ به نمادها و افسانههای ملل مختلف را میتوان یکی از سیاستهای نویسنده و از علل طرفداری جهانی از مجموعهی هری_پاتر دانست.
حال با تمام این مضرات و فوایدی که دربارهی دنیای جادوییِ هری گفته شد و بسیاری دیگر از ناگفتهها؛
آیا حاضرید خودتان یا فرزندانتان مجموعه هری_پاتر را بخوانید؟
به عنوان کسی که این مجموعه را در کودکی الی نوجوانی خوانده است؛ بهتان پیشنهاد میکنم اگر مطمئنید داخل داستانِ هری غرق نمیشوید، خواندن این مجموعهی جذاب را از دست ندهید. اما اگر فکر میکنید با خواندنش، ممکن است از دنیای واقعی فاصله بگیرید بهتان پیشنهاد نمیکنم.
و اگر کودکتان روزی خواست این مجموعه یا هر مجموعهی مشابهی را بخواند مانعش نشوید. زیرا:
اول- فکر میکند شما واقعیتها را از او پنهان میکنید.
دوم- حساستر میشود و حتما به دور از چشم شما میرود سراغ کتاب، تا ببیند شما چه چیزی را از او پنهان میکردید.
سوم- اگر از همان اول اجازه میدادید با خیال راحت کتاب دلخواهش را بخواند، در حد یک کودک میخواند و لذت میبرد و شما کنترل شده نکات ضروری در رابطه با مواردی که در بالا گفته شد، به او منتقل میکردید؛ اما اینکه خودش برود با این هدف بخواند تا بفهمد شما چه چیزی را از او مخفی میکردید..آنجاست که جا دارد بگوییم: واویلا :)...
ف-حسنپوردکان
منتشر شده در شبکه اجتماعی سروش، کانال کتابخوانی:
@ketab_khani